به دورشمع کوشــند عاشقــــان دیوانه
ساقیا زان شــراب مارا بده جــــــامی
شرط بیـع بود باتاجران ، بیعــــــــانه
جرعه ای گـربنوشی زان شــــــــراب
مرده زنده کند جمله ساقی پیمـــــــانه
چومرغی پرکشی به سوی آشیـــــانه
پروازکنی چوماهی درآسمان شبـــــانه
سرابی بیش نیست این دنیای فــــــانی
مازی ،کوش تاجامی گیری زساقی میخانه
مرگ پایان کبوتر نیست...
مرگ وارونه یک زنجره نیست.
مرگ در ذهن اقاقی جاری است.
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد.
مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن میگوید.
مرگ با خوشه انگور میآید به دهان.
مرگ در حنجره سرخ – گلو میخواند.
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است.
مرگ گاهی ریحان میچیند.
گاه در سایه نشسته است به ما مینگرد.
و همه میدانیم.
ریههای لذت، پر اکسیژن مرگ است
زندگی چیزی کم داشت
و بدانیم اگر مرگ نبود
دست ما در پی چیزی میگشت
سهراب سپهری
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه با هر username که باشم، من را connect می کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه تا خودم نخواهم مرا D.C نمی کند .
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه با یک delete هر چی را بخواهم پاک می کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه اینهمه friend برای من add می کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه اینهمه wallpaper که update می کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه با اینکه خیلی بدم من را log off نمی کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه همه چیز من را می داند ولی SEND TO ALL نمی کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه می گذارد هر جایی که می خواهم Invisibel بروم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه جزء friend هام می ماند و من را delete و ignore نمی کند.
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه اجازه، undo کردن را به من می ده
در دایره عشق اگر باران بلا بارید ? عاشق آن است که از دایره بیرون نرود
با سلام خدمت تمامی شما دوستداران این وبلاگ که از یکسالگیش که از اصلی ترین روز تولدش یک ماهی گذشته به همگی تبریک می گم .
و یک شعر از وبلاگ دوست عزیزم صبا خانم براتون می ذارم:
ببین طلوع چشمات به دنیا چه قشنگه
نگاه شیطون تو صمیمی و یه رنگه
روز تولد توست همه میگن مبارک
منم میگم عزیزم تولدت مبارک
ماه و ستاره در نیاد تو اومدی به جاشون
می ارزه برق چشم تو به نور سر تا پاشون
روز به این قشنگی هرگز کسی ندیده
صدای سازو آواز به آسمون رسیده
امروز فقط روزه توست می خوام دنیا بدونه
برای اسم زیبات می خونم عاشقونه
تو آمدی به دنیا تو قلب من نشستی
خوش آمدی عزیزم که عشق من تو هستی
منم تا دنیا دنیاست قدر تورو می دونم
امروز تولد توست از ته دل می خونم
تولدت مبارک مبارک و مبارک
تولدت مبارک مبارک و مبارک
سهراب سپهری نقاش و شاعر، 15 مهرماه سال 1307 در کاشان متولد شد.
قایقی خواهم ساخت،
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچکسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند.
خواهش میکنم بفرمائید...
غزل دلتنگی
هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم
با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم
اندوه من انبوه تر از دامن الوند
بشکوه تر از کوه دماوند غرورم
یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم
ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم
بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیره ی نیلوفرم و تشنه ی نورم