گور به گل سرخ گفت:
ای گل عاشقان با قطره های اشکی که هر شب
از دیده سحرگاهان بر چهره تو می ریزد چه می کنی؟
گل پاسخ داد : اول تو بگو با آنچه پیوسته
در کام خود فرو می بری چه می کنی؟
گل گفت ای گور تیره من این اشکها را در درون سایه
آرام آرام بصورت عطر و عسل در می آورم
و تحویل مردمان می دهم.
گور گفت: ای گل ، من نیز از هر روحی که به منش
می سپارند فرشته ای می سازم و به آسمانش می سپارم.